تاریخ درد دل‌های دخترک با سر پدر را دیده و جان‌دادنش را هم
پاتوق جوانان
سایت علمی ، فرهنگی ، سیاسی ، دفاعی

تاریخ ناله زنان را دیده که در گلو مانده و دختر را دیده که پارچه را کنارى انداخته و سر پدرش را روى دامن گذاشته و نوازشش کرده و برایش حرف زده و صورت به صورتش گذاشته و اشک ریخته و چشم بسته و جان داده.


 تاریخ شب را گوشه‌اى از خرابه بوده که ناله کودکى را از کنارى شنیده. صدا آرام بوده اما آهسته آهسته بالا رفته. زن‌ها را دیده که یکى یکى کنارش رفته‌اند، در آغوشش گرفته‌اند، سر به صورتش گذاشته‌اند و در گوشش چیزى گفته‌اند اما آرام نشده. 
 
تاریخ همه شهر را دیده که خواب و خاموش بوده، همه جا جز خرابه. تاریخ صداى ناله زن‌ها را هم شنیده و از بین صداها و گریه‌هاى دخترک شنیده که خواب پدرش را دیده و بعد انگار داغ تازه‌اى به جان اهل خرابه نشسته باشد، شیون همه بلند شده.
 
تاریخ آن سوتر، نگرانى سربازان را دیده و پریشان خوابى یزید را، صداى بلندى شنیده که دستور داده صداى گریه‌ها را کم کنند، دستور داده ناله زن‌ها را قطع کنند. نگهبانى را دیده که تا اندرونى حاکم آمده، خبر خرابه را آورده و از دل تنگى شبانه دخترى براى پدرش خبر داده. یزید را دیده که میانه خواب و بیدارى سر پدر را براى دخترک فرستاده.
 
تاریخ نگهبان را دیده که تشتى را در پارچه‌اى پوشانده و تا میانه‌هاى خرابه آورده، پیش روى زنان گذاشته و راهش را برگشته. تاریخ ناله زنان را دیده که در گلو مانده و دختر را دیده که پارچه را کنارى انداخته و سر پدرش را روى دامن گذاشته و نوازشش کرده و برایش حرف زده و صورت به صورتش گذاشته و اشک ریخته و چشم بسته و جان داده.



ارسال شده در تاریخ : 5 آذر 1395برچسب:, :: 20:6 :: توسط : محمد مهدی محسنی

آخرین مطالب
نويسندگان
پيوندها

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1404
بازدید دیروز : 511
بازدید هفته : 4123
بازدید ماه : 10570
بازدید کل : 313767
تعداد مطالب : 2393
تعداد نظرات : 191
تعداد آنلاین : 1


استخاره آنلاین با قرآن کریم


فال حافظ

href=

كد موسيقي براي وبلاگ

دوست قرآنی